بعضیها با یک فرض اشتباه از بخشودن و گذشتن خود داری می ورزند. آنها فکر می کنند که با بخشودن رفتار کسی را که از آن رنجیده اند، تأیید می کنند.فکر می کنند اگر طرف دیگر را ببخشند، به او لطفی کرده اند. حتی فکر می کنند که او را رها کرده اند و حال آنکه مصمم اند این کار را نکنند. و این در حالی است که برای ساختن یک زندان به دو نفر احتیاج است، یکی زندانی و یکی زندانبان. هر دوی اینها در زندان هستند. وقتی شما طرف مقابل را آزاد می کنید، خودتان را آزاد کرده اید. مجبور نیستید که رفتار او را تأیید کنید. شما او را می بخشایید برای اینکه در باقی مانده عمرتان راحت شوید. بنابراین بخشودن اقدامی به سود خود و نوعی خودخواهی است. هیچ رابطه ای با طرف مقابل ندارد. وقتی از کسی عصبانی باقی می مانید، کنترل عاطفی خود را به او واگذار می کنید. به او امکان می دهید که از فاصله دور شما را کنترل کند. با نبخشودن، به آن شخص امکان می دهید که بر زندگی احساسی و عاطفی شما مسلط شود.
فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند.
برایان تریسی
امروز من و همسر رفته بودیم روستا.چند تا قلمه از بعضی درختا جدا کرده بودم و کاشتم.دیگه جا برای درخت نداریم ولی چون علاقه دارم و قلمه هم معلوم نیست بگیره یا نگیره کاشتم دیگه.تازه بعد هم میشه جابجاش کرد یا بدی به کسی که فضاشو داره و میخواد بکاره.البته پارسال حدودا 10 تا قلمه انگور کاشتم که همشون سبز شدن:)همسر اونجا حالش بد شدسردرد میگرنی داره کم کم حالت تهوع هم اضافه شد دیگه ترسیدم و راه افتادیم بچه ها هم تو خونه تنها بودنبه همسر گفتم بگیر تخت بخواب تو ماشین تا برسیم خونه وخدا رو شکر تا رسیدیم حالش بهتر شده بود.
من گفته بودم از کرونا زیاد نمی ترسم ولی امروز مشاهده کردم شجاع تر از من هم هستن که تو خیابون شیرکاکائو داغ میدن تو لیوان یه بار مصرف :| من تو این چند روزه دلم پر می کشه برای پسر خواهرم که یه دل سیر بغلش کنم ولی حتی خونه هم نمیریم.جاهای شلوغ هم فقط برای کارهای ضروری.
یه نکته جالب دیگه این بود که تو مسیر هر مغاره ای رو نگاه کردم باز بود حتی آرایشگاه مردونه ولی مثلا کتابخونه تعطیل بود و نوشته بود همزمان با تعطیلی مدارس تعطیله تاره اونم کتابخونه ای که من هر وقت میرم به جز خودم کسی اونجا نیست:||
امروز جاهای بیشتری رفتم و توی شلوغی بودم و راستش حس می کنم کرونا گرفتم:|یک ماهی هست که سرما خوردم و سرفه م خوب نشده هنوز.دیروز هم یه جایی خوندم که کرونا علاوه بر ریه به قلب هم آسیب می زنه امروز هم خوندم تو استان ما وضعیت خوب بوده ولی احتمالا تا چند روز آینده جهش آماری داشته باشیمیعنی به هر چی اعتراف کنم روزگار کاری بسرم میاره یه روز نشده نادم و پشیمون از حرفم برگردم :)
یه اتفاق خوب امروز این بود که کتابی رو که سرچ کرده بودم قیمتشو و رفتم کتابفروشی بخرمش تا منتظر پست نشم تونستم چاپ قدیم با قیمت خیلی پایین تر بگیرم ولی خداییش به استرس کرونا گرفتن نمی ارزیدآخه هیچ کس ماسک و دستکش اینا نداشت
کاش زودتر تموم بشه این وضعیت.
پسر همسایه مون یه سگ داره و خیلی وقتا که مشغول آموزشش هست همچین نعره می کشه که انگار وسط خونه ما وایساده و داره با سگش حرف می زنه. جالبه بعد از این همه مدت هنوز داره بهش یاد میده بشین و دست بدهدیگه امروز تصمیم گرفتم برم درخونشونو بزنم بگم ببین اگر قرار بود یاد بگیره تو این سال ها یاد گرفته بود میخوای یه چند روز بذارش پیش ما شاید آموزشش تغییر کرد و طفلی یاد گرفت:|
گربه ی مامانم اینا قراره بزودی یه عالمه نی نی به دنیا بیاره.دیشب که رفته بودم روی حیاط خونشون دیدمش.هیچ وقت محلش نمی ذاشتم حالا دیدم بارداره نا خوداگاه نسبت بهش مهربون شدم و با مهربونی باهاش حرف زدم آخه همیشه به نظرم این گربه هه خیلی دوست داشتنی نبود:|
-آرام ازم سوال می کنه مامان تو دروغ گفتی تا حالا؟گفتم آره مگه میشه دروغ نگی!
دخترا از همه لحاظ خیلی با هم فرق دارن.فاطمه برام زیاد مادری کرده تا حالا.راست میگن دختر مادرِ پدر و مادرشه :)
آرام فرق داره همش تو فکر درسشه و کارای خودش.
سوالای آرام همیشه خیلی زیادن و بعضی وقتا می مونی چی بهش بگی ولی همیشه یعنی تو این چند ساله که بیشتر حواسم بهش بوده و بیشتر متوجه رفتارش شدم سعی می کنم واقعیت ها رو بهش بگم تا ذهنش کمتر مشغول بشه.
برای سوالای دینی و چیزایی که تو کتابای مدرسه بهشون آموزش میدن هم بهش تاکید می کنم با عقلت بسنج و باور کن یا کتابای علمی مطالعه کن و بعد چیزایی رو که میگن باور کن.
ولی خیلی سخت شدهبچه ها بزرگ شدن و خودم هنوز نه زیاد:||
این چند روزه با توجه به اینکه صد گیگ به اینترنت های خانگی اضافه شده باز هم خط های ما شلوغ شده
و ثبت نام،دوباره آمار ثبت نام هم خیلی زیاد شده
آخه این حجم فقط تا 29 اسفند فعاله و شما اگر الان ثبت نام کنی رانژه خطت سه روز تا یک هفته طول می کشه. اصلا صرف می کنه این ثبت نام؟!تازه اگر همه چیز خوب پیش بره رانژه خط اوکی باشه، لینک بگیری و خودت آشنایی داشته باشی برای نصب چون فعلا کارشناس هم مراجعه نمی کنه.
اکثرا هم بعد از اتمام حجم دوباره تماس می گیرن برای جمع آوری :|
یکی از دوستان همکار فرستاده بود که برین تو سامانه salamat.gov.ir و تو طرح غربالگری کرونا شرکت کنید.من شرکت کردم. کد ملی می خواست و بعد هم مشخصات و آدرس اینا رو نشون داد.چند تا سوال داشت درباره همین علائم کرونا من سرفه خشک رو تیک زدم.بعد هم پیام داد که شما نیاز به استراحت و مراقبت دارید و اگر حالتون بدتر شد و تنگی نفس و گلودرد و تب اینا داشتین مراجعه کنین به مراکز درمانی
تو استان ما این چند روزه میگن خیلی شیوع زیاد شده و ترس همه رو زیاد کرده
من تقریبا یک ماهه سرفه خشک رو دارم. بعد از سرماخوردگی یک ماه پیشم.کارم هم چون فقط حرف زدن پشت تلفن هست وضعیت گلومو بدتر کرده و تقریبا یک ماهه هر روز مایعات گرم و دارو جوشونده می خورم که صدام اوکی بشه و بتونم خوب حرف بزنم
نمی دونم به یه بی حسی رسیدم انگار کرونا دارم و شاید خیلی هم مهم نیست:(
امروز مرخصی گرفتم و با دخترا رفتیم ادامه خونه تیپرده ها رو باز کردیم و شستمشون و تمیز کردن هال و
فرشای کوچولو رو هم همسر زحمت کشیده شسته، بزرگا رو هم شامپو فرش می کشم.
ولی هر چی فکر می کنم می بینم تو خونه نشستن هم خیلی سخته ها اونم تو عید، اگر چه من خودم از روز دوم عید شیفت دارم :|
ایشالا سال خوبی باشه امسال و زودتر از شر این ویروس جدید هم راحت بشیم.
خوشحال بودم که با گرم شدن هوا ویروس کرونا تقریبا از بین میره ولی امروز دوباره یه مطلب خوندم که نفی می کرد.آخه چیکار کنیم کاش اینقدر همه جا بحثش نبود تا حداقل اگر هم قراره با کرونا بمیریم بدون استرس باشه.والا :(
نمی دونم سی و سه سالگی اینجوریه یا اینکه من دیگه خسته شدم که دیگه خیلی کمتر از گذشته اون صبوری رو دارم و حتی کمتر می تونم با ظاهرسازی خودمو صبور نشون بدم.ولی خوب به این معنی نیست که از خودم ناراضیم:)
سال جدید برای من خیلی خوب شروع نشد البته از نظر کاری میگم.تعطیلاتمو خراب کرد. هر روز شیفت داشتم. شیفتای طولانی تر از روزهای عادی و شلوووغ و ملت شاکی و عصبانی.شاید اولین بار بود که حتی با مشترکین بحث می کردم و منم مثل اونا صدامو می بردم بالا:| می دونم خق دارن ولی من دیگه از تحملم خارج شده بود.فکر کن چندد ساعت پشت سرهم یکریز تماس و مشترک هایی که فقط منتظرن وصل بشن و با دادو هوار شکایت کنن
یکی از تماسام یه آقای مسنی بود که با یوزر پسوردش نمی تونست وارد پنل کاربریش بشه و هر چی می گفتم باز حرف خودشو میزد از 5 مین زمان مکالمه م بیشتر شد وآخرش هم ارجاع دادم به شکایات.
یه بار دیگه هم یه آقایی بود که هنوز سلام نکرده میگه کاش مرد بودی. من منتظر بودم یه مرد جوابمو بده تا هر چی دلم میخواد بهش بگم.گفتم آقای محترم هر مشکلی داشته باشی به اونی که تماس تو رو جواب میده ربطی نداره.خیلی دلم می خواست بگم برو مستقیم به و ارتباطات حرفتو برن یا برو سرویستو جمع کن.اگر همه این کار رو بکنن مجبوور میشن سرویس خوب به مردم ارائه بدن
یه بار هم یه خانومی تماس گرفته بود مشکل سرعت داشت داشتم خطشو چک می کردم هی سوال می کرد آخر کار که گفتم وضعیت خطت اوکیه ولی مشکل سرعت کلیه شروع کرد به داده بیداد کردن که البته حق هم دارن ولی نه اینکه برای ما داد و بیداد کنن
البته دیروز یه خانوم مهربونی تماس گرفته بود که با اینکه گفتم مشکل کلیه اینقدر قربون صدقه م رفت و هزار بار گفت گلم سال خوبی داشته باشی:)))
مصمم هستم امسالم رو متفاوت بسازم.کارم رو کمتر کنم یعنی اگر براشون امکان داره ساعت کاری کمتری برام بذارن در غیر این صورت کم کم استعفا بدم.دیگه از غر زدن مردم،سنجش مکالمه، ایمیل های مکالمه بالاتر از 5 دقیقه و اعصاب داغونی که روی کل زندگیم اثر میذاره خسته شدمممم و مطمئنم بهترین تصمیم رو دارم می گیرم.
و دیگه اینکه به سلامتی و ورزش بیشتر اهمیت بدم.حتما حتما
مسافرت بیشتر برم. حتی اگر همسر نتونست همراهیم کنه خودم سفرهای یک روزه یا حتی چند روزه برم.
سعی کنم زیاد کتاب بخونم و .
امیدوارم این بیماری کلا نابود بشه هر چه زودتر و سال بهتری رو پیش رو داشته باشیم.:)
اولین روز 99 و اولین روز کاری ما هم شروع شد.
چقدر خوبه که کرونا باعث شده از عید دیدنی معاف بشیم :))
عید دیدنی ها اجباری شده و خوشحالم که نباید آدمایی رو که دوست ندارم ببینم:|
گذشته از اون روبوسی که متنفرم ازش و نمیشه هم به هرحال روبوسی نکنی تو عید دیدنی.به قول مهران مدیری اصلا بوس کردن یه چیر شخصیه :||
امروز یه آقایی تماس گرفته بود برای تمدید سرویسش.پیرمرد بود بنده خدا.اول که هی اصرار می کرد شمارتو بده که من قطع شدم مستقیم با خودت تماس بگیرم آخر تماس هم گفت امیدوارم خدا زندگی خوب و بچه های خوب بهت بده و کرونا نگیری :|:))
درباره این سایت